پیکایل،شکار لحظه ها

زیبایی های معنوی و مادی را به یکدیگر نشان دهیم.

 

زیبایی های معنوی و مادی را به یکدیگر نشان دهیم.

پیکایل،شکار لحظه ها

سلام،
پیکایل محلی است برای دیدن و شنیدن زیبایی های معنوی و مادی که کمتر به چشم آمدند و شنیده شده اند. پس با ما همراه شوید.
مطالب پیکایلی:
- نادیدنی:شامل شکار لحظه هایی که توسط
دوربین گوشیم(پیکایل)گرفته شده.{تصاویری
که توسـط گوشیم گـرفته شـده با لوگو وبـلاگ
منتشر میشه و بقیه با ذکر منبع.}
- ناشنیدنی:روایـات، حکایـات و مطـالب دینی
کــم گفته شده و کمتر شنیده شده...!
- طرح: شـامـل پوستـرهــای منــاسبـتی بـا
موضوعات روزهستش.
- وبگردی: معرفی وبلاگ و وب سایت های زیبا
-عرفان های نو ظهور: مطالعاتم در مورد مکاتب
نو ظهور و سردسته هاشون.
-...
یا حق/.

آخرین نظرات
نویسندگان
نشان دوستان
پیوندها

۶ مطلب با موضوع «حجاب و زنان» ثبت شده است

اسارت زنان در جنگ و شبهات پیرامون آن؛

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۲۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

 

مدتی پیش با یکی از دوستای عزیز اینترنتیم در مورد شبهات و احکام به ظاهر زد و نقیض در مورد زنان پرداختیم که در ظاهر آیات و احکام ارجحیت جنس مرد به زن! احساس می شد و بعضی از اونها واقعا شبهات عجیب غریبی بودن که ذهنمون رو بدجوری مشغول کرده بود به یاری خداوند با اعتصام به ریسمان محکم الهی قرآن و تفاسیر مشهور و منابع معتبر شیعی توانستیم به بخش هایی از حکمت های اینگونه آیات دست پیدا کنیم که دور از انتظار نبود چرا که خدای مهربون و حکیم خودش وعده هدایت انسانها رو داده؛

 

البته در این بین پی بردیم که بعضی از علتهای ایجاد شبهات گاه مطلع نبود از تمام احکام، برداشت ناقص یا غلط از احکام و آیات مربوط بود که من با اجازه دوست عزیزم تا اونجایی که بتونم این مطالب رو با نظم و ترتیب موضوعی به تدریج ارسال می کنم و فکر کنم چندین پست طول بکشه که امیدوارم مفید واقع بشه.

 

شبهه و ایرادات بر دین اسلام فقط به عنوان یک سوال مطرح نمیشه، این سوال حتماً باید جوابی داشته باشه که یا ما توسطش قانع بشیم یا ردش کنم، یعنی شیعه مولا علی ابن ابی طالب علیه السلام باید محقق دینش باشه هیچ چیزی رو بدون اثبات عقل و عشق نپذیره.

 

قبل از هر چیز 2 آیه به عنوان فصل الخطاب خداوند نسبت به موضوع تساوی مرد و زن رو براتون می زارم و ثوابشون رو به شهدای عزیز و گرانقدر کشورمون اهدا می کنیم که آزادی و عزت و غرور کشورمون رو از اونها به یادگار داریم.

 

هر زن و مردی که کاری نیکو انجام دهد ، اگر ایمان آورده باشد زندگی خوش و پاکیزه ای بدو خواهیم داد و پاداشی بهتر از کردارشان عطا خواهیم کرد. نحل/92

و آیه دوست داشتنی زیر:

إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ


در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست(چه زن و چه مرد).حجرات/13

بعبارتی تقوا باعث ارجحیت است نه جنس و نژاد

از این قبیل آیات بسیارند که علت های برتریت و ارزش انسان رو بیان می کنند. اما با همه اینها پس جواب شبهات چی میشه همون آیات و احکامی که با این قبیل آیات همخوانی نداره؟!

 

شبهات یک به یک مطرح و جواب ها به اختصار با سند و مدک فقهی و علمی مطرح میشه، البته سعی در اینه که بحث ها طولانی و خارج از حوصله  نشه و تا اونجا پیش بریم که عقل به صحت اونها حکم کنه و در نتیجه قابل استفاده عموم هم باشه، البته برای دوستانی که دیر قانع می شوند باید عرض کنم که اینجا سرنخی است که می توانند با اون تحقیقاتشون رو در مورد هر شبهه ادامه بدهند...

یا حق.

 

شبهه اول/

سوره مبارکه النسا آیه شریفه ٢۴: نیز زنان شوهر دار بر شما حرام شده اند ، مگر آنها که به (در جنگ به) تصرف شما، درآمده باشند از کتاب خدا پیروی کنید و جز اینها ، زنان دیگر هر گاه در طلب آنان از مال خویش مهری بپردازید و آنها را به نکاح در آورید نه به زنا ، بر شما حلال شده اند و زنانی را که از آنها تمتع می گیرید واجب است که مهرشان را بدهید و پس از مهر معین ، در قبول هر چه هر دو بدان رضا بدهید گناهی نیست هر آینه خدا دانا و حکیم است

 

پاسخ شبهه/

با توجه به عبارت پایانی آیه که خداوند به علم و حکمت خودش اشاره کرده پس باید این آیه سرشار از حکمت هایی باشه که خدواند به ما خبر از اونها داده.

 

جواب این نوع سوالات برای من خیلی مهمه، یعنی شبهات تو ذهن ما باید حل بشند، اگه دین پاسخ تمام سوالات بشر رو داره بسم الله! من با یافتن پاسخ های محکمه پسند هر روز به درستی راهم اسلام و روشم تشیع پایبندتر می شم چیزی که در بقیه ادیان و فرق اثری نیست و پاسخ ها به این ختم می شود؟ زیاد در مورد حواشی حرف نزنیم بهتر است!!!

 

قبل از پاسخ دادن به این سوالات باید بگم که همه محقیین و دانشمندانی که در مورد ادیان الهی و فرهنگ های دنیا تحقیق کردند همگی برای ارزش والای زن در اسلام اذعان دارند، پس سوال اینجاست این موارد و سوالات چگونه پاسخ داده می شود؟

 

تو تفسیر نور اومده:

اسارت براى زنان کافر، به منزله‏ ى طلاق آنان از شوهران است. مثل ایمان آوردن زن، که اگر شوهرش به کفر ادامه دهد، ایمان آوردن او را از شوهر جدا مى‏کند.


ازدواج با زن شوهردار، از نظر اسلام حرام است، از هر مذهب و ملت که باشد. ولى چون اسارت به منزله‏ ى طلاق است، زن اسیر، پس از اسارت به مدّت یکبار قاعده شدن، و اگر باردار است تا وضع حمل باید عده نگهدارد و در مدّت عده هیچ گونه ارتباط زناشویى با او جایز نیست. این طرح زناشویى بعنوان همسر یا کنیز، از طرح بازگرداندن به کفّار یا رها کردن و بى ‏سرپرست گذاشتن، بهتر است.

 

خوب و اما حالا به نکات قابل توجهه ای اشاره میشه که وقتی شبهات مطرح میشه این جزئیات از کنارش حذف می شند:


1- اسیر شدن زنان و کودکان یک ملت در جنگ(بدون در نظر گرفتن علت ایجاد جنگ که نکته ها در این بحث وجود داره که اتفاقا به بجث کمک می کنه  و اگه مایل بودید در مورد شرایط جنگ در اسلام تحقیق کنید) ممکن نیست مگر اینکه یاوران، شوهران و مدافعان آنها کشته شده باشند، بعبارتی اونها بی سرپرست بشند! و شوهرانشون رو از دست داده باشند یعنی همون طلاق که با مردن شوهر  اتفاق می افته.

2- از طرفی خداوند در این آیه گفته شما می توانید با آنها ازدواج کنید با رعایت شرایطی، اما نگفته می توانید آنها را مجبور به ازدواج کنید، یعنی اینجا نکته ی که هسته اینه که اونها بی سرپرست گذاشته نشند،(دوباره تاکید می کنم درک کامل این نکات وقتی امکان داره که در مورد جنگ در اسلام کمی تحقیق کنیم)

 

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...

معرفی کتاب: حجاب و پاکی هم خوب چیزیه

پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۰ ق.ظ

پایی که جا ماند

یکشنبه 21 آبان 1368 - تکریت - کمپ ملحق

وفات بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود. آن شب تلویزیون نوبت بازداشتگاه ما بود. مثل همیشه، شب شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از تلویزیون عراق ترانه پخش می شد. بچه ها به حرمت رحلت بانوی بزرگ تلویزیون را خاموش کردند. نگهبانهای کمپ که بیشتر اوقات از پشت پنجره ی بازداشتگاه ما را می پاییدند و تلویزیون تماس می کردند، ناراحت شدند. تلویزیون را برای استفاده اسرا آورده بودند اما در حقیقت متعلق به عراقی ها بود.


{...} ولید که عفت کلام نداشت، به حمید غیوری بچه ی گنبد که تلویزون را خاموش کرده بود، زیاد بدو بیراه گفت. ولید، حمید را کنار پنجره خواند، دستش را از لای میله ها پنجره ی بازداشتگاه داخل آورد و چند سیلی خواباند توی صورت فرهاد{...}

ولید برای اینکه لج مرا در آورده باشد، صدایم زد و گفت:

- ها ناصر استخباراتی، دست بزن!

جوابش را ندادم. حسین مروانی اسیرعرب زبان ایرانی را برای ترجمه ی حرف هایش صدا زد و گفت:

- {امام} خمینی {ره} بهتون گفته این خانم های خوشکل رو نگاه نکنید؟!

دلم نمی خواست با او هم کلام شوم. از جایم بلند شدم، می خواستم به آن قسمت بازداشتگاه بروم، جایی که به ولید دید نداشته باشم، نمی خواستم او را ببینم، ولید فهمید؛ مرا کنار پنجره فرا خواند و گفت:

- چطوره شما نیروهای {امام} خمینی {ره} از رقص و ترانه بدتون می آد، من که از دیدن ایین تصاویر خوشم می آد!

- یکی مثل شما خوشش می آد، ما بدون می آد. اسلام می گه از گناه دوری کنید!

ولید خندید و گفت: حکومت ایران به زور سر خانم ها چادر کرده، من خودم عاشق گوگوش و مهستی شما هستم، چطوری شما از اینا بدتون می آد؟

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...

ناشنیدنی: خداوند حجاب را از جنس محبت آفرید.

شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۵۴ ق.ظ

حجاب

بسم الله الرحمن الرحیم

حدود 20 سالی بیشتر نداشت .شاید اگر بگویم دستمال سر از نوع میکروسکوپی ها سرش می کرد، بیشتر به واقعیت شبیه است تا بگویم روسری می پوشید! از آن دخترهایی بود که بقول بعضی می گویند: اخرشه! قبل ازماه رمضان بود. وقتی برای مشاوره به اتاق من آمد با روزهای قبل خیلی فرق می کرد مقنعه سر کرد هرچند هنوز موهایش بیرون بود اما آن تیپ کجا ،مقنعه امروزش کجا!؟

 

 داشتم از تعجب شاخ در می آوردم !  بدون مقدمه وب دون اینکه من سوالی کنم شروع کرد:  ((حاج آقا امروز اتفاقی خیلی عجیبی برام پیش اومده!))  هنوز از تعجب پوشش جدیدیش بیرون نیامده بودم که من را متعجب تر کرد. گفتم:  ((مگه چی شده؟!))  درحالی که با انرژی زیادمی خواست حرف بزند گفت:‌  ((حاج اقا! امروز وقتی سوار اتوبوس واحد شدم همین که خواستم برم و روی صندلی بنشینم یک دختر حدود 24 ساله ،محجبه، بامانتویی بسیار شیک، چادری اتو کشیده و بسیار مرتب با یک حجاب کامل و بسیار تمیز و شیک ،نگاهی به من کرد وبا لبخند محبت آمیزیش رو به من گفت:  ((خانم خوب بیا کنار من بنشین. )) 

 

با اینکه از تیپ مذهبی اش خوشم نمی آمد بدون هیچ حرفی رفتم کنارش بنشینم. هنوز درست و حسابی ننشسته بودم که مرا در لبخند محبت آمیزش غرق کرد و گفت :  ((من دانشجوی دانشگاه اصفهان هستم شما چیکار می کنی؟ ...))  با او گرم صحبت شدم بعد از مقداری صحبت آنچنان با من با محبت برخورد کرد که انگار سالها بود که او را می شناختم! و سالها بود که دوستش داشتم!

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید... .

ناشنیدنی: پسرم، امام من است... .

جمعه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۲۲ ب.ظ

 بِسْم الِله الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

عجب روزهای است، ولادت مادرمان فاطمه زهرا ، روز مادر، روز معلّم و روز گرامیداشت شیخ صدوق، همگی کاممون رو شیرین کرده... مبارکتون باد.

هنگامی که مادر امیر المؤمنین (فاطمه بنت اسد) از دنیا رفت، حضرت علی در حالی که اشک از چشمان مبارکشان جاری بود، محضر رسول خدا رسید. پیامبر پرسیدند: چرا اشک می ریزی؟ خداوند چشمانت را نگریاند! علی : مادرم از دنیا رفت. پیامبر : او مادر من هم بود و سپس گریه کرد.

پیراهن و عبای خود را به علیداد و فرمود: با اینها او را کفن کنید و به من اطلاع دهید! پس از فراغ از غسل و کفن حضرت را در جریان کار گذاشتند آنگاه به محل دفن حرکت دادند. رسول خدا  جنازه را تشییع کرد، قدمها را با آرامی برمی داشت و آرام بر زمین می گذاشت.

در نماز وی هفتاد تکبیر گفت. سپس داخل قبر شد و با دست مبارکش لحد قبر را درست کرد کمی در قبر دراز کشید و برخاست جنازه را در قبر گذاشت، خطاب به فاطمه بنت اسد فرمود: فاطمه! جواب داد: لبیک یا رسول الله! فرمود: آنچه را خدا وعده داده بود درست دریافتی؟ پاسخ داد: بلی! خداوند شما را بهترین پاداش مرحمت کند. حضرت تلقینش را گفت از قبر بیرون آمد. خاک بر قبر ریختند. مردم که خواستند برگردند دیدند و شنیدند رسول خدا فرمود: پسرت! پسرت!

پس از پایان مراسم دفن پرسیدند: یا رسول الله! شما را دیدیم کارهایی کردی که قبلا با هیچکس چنین کاری نکرده بودی؟ لباس خود را به او کفن کردی با پای برهنه و آرام، آرام او را تشییع نمودی، با هفتاد تکبیر برایش نماز گزاردی در قبر وی خوابیدی و لحد را با دست خود درست کردی و فرمودی: پسرت! پسرت! پیامبر فرمودند: همه اینها دارای حکمت است.

{اینجا} در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید... .

نا شنیدنی: حجاب، خاصیتش کم به چشم آمدن است

يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۳:۲۹ ب.ظ

درب خانه فاطمه سلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم

                     دیگر آن خنده زیبا به لب مولا نیست
                                                                          همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیسـت
                     قطره اشک علـی تا به ته چـاه رسید
                                                                        چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیست

سلام، تو این مدت هر کاری کردم نتونستم روضه واضح تری بنویسم و مطالبی آشکارتری از مصائب بذارم، و به حد نهایت، جسارت ها یی که به اهل بیت شد بپردازم، چون واقعاًً دلم طاقت خواندن و تایپ کردن این حرف ها رو نداره و بهتر می دونم که با استعاره یا آمادگی این حوادث بیان بشه تا دل از این سنگ تر نشه، مطلب روایی عزیز رو در این مورد پسندیدم خدا خیرش بده، شما هم بخوانیدش {اینجا} 3 مطلب قبلی رو هم کلی این پا و آن پا کردم تا دلم رضایت داد. راستی این روزها چقدر دل مهدی فاطمه زهرا گرفته است... .

حجاب، پسندیده ترین عمل زن مسلمان؛

حضرت علیمی فرماید: در محضر رسول خدابودیم، فرمود: به من بگویید بهترین و پسندیده ترین چیز برای یک زن مسلمان چیست؟ ما همگی از پاسخ عاجز ماندیم. سپس از خدمت حضرت بیرون آمدیم و من به خانه برگشتم، قضیه را به فاطمهاطلاع دادم؛

زهرای مرضیهاظهار داشت: بهترین چیز برای یک زن مسلمان آن است که مردهای نامحرم را نبیند و مردهای اجنبی هم او را نبینند. آنگاه خدمت پیامبر اسلام برگشتم و پاسخ فاطمه را به حضرت رساندم. پیغمبراز شنیدن جواب به قدری خوشحال شد که فرمودند:

ان فاطمه بضعۀ منی حقا؛  فاطمه پاره تن من و جزء وجود من است.

منبع: بحار الانوار28

پ.ن: با خودم فکر کردم چقدر دختران چادری در جامعه کم هستن. چیزی در درونم گفت که نه. آنها کم نیستند. بلکه این خاصیت چادر است که جلب توجه نمی کند و تو متوجه حضور آنها نمی شوی فکر که کردم دیدم راست می گوید. پس آفرین بر تو چادر که حجاب برتر هستی و همچون صدفی از مروارید وجود زن محافظت می کنی.

پ.ن2: نمی دانم چه شده؛ باید های های گریست اما دلم سنگ شده، شاید سنگ ها در نرم بودن دلترند.

{عکس: چادر}خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند:

یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود.

در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم.

من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت

گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم... چادرم در مشتش بود که شهید شد. از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.

پانوشت: زمانیکه که دشمن به جانمان حمله کرد، شهدا ما را شرمنده کردند...نکند این روزها که دشمن به نانمان حمله کرده، شرمنده شهدا شویم...

ما که همینطوری شرمنده شهدا هستیم و بی پاسخیم، اما وای به حال مسئولین فرهنگی این کشور که باید پاسخگوی اصلی شهدا باشن تو قیامت؟! جالب اینجاست که خیالات شفاعت در سر می پرورانیم!؟

منبع: جهـان نیوز